1) «ارتباطات» و «کنش»­ها در جوامع انسانی به شیوه­های مختلفی صورت می­پذیرد. همچنین عوامل تأثیرگذار در رفتار اجتماعیِ جامعه­ها، مختلف و متفاوت است. در برخی جوامع «عقلانیت محض» و در برخی «درک حسی» و در برخی نوعی «شهود» عنصر غالبِ تأثیرگذار در امر شناختیِ مردم جوامع مختلف است. به بیان دیگر آنچه در غالب تصمیم­های مردم در جوامع گوناگون سهم اساسی را دارا ست، عقلانیت، درک حسی و شهود است.

2) در این میان جامعه­ی ایران یکی از پیچیده­ترین جوامعِ جهان است. این پیچیدگی در عرصه­های مختلف حیات اجتماعی ایرانیان مشهود است. رفتار پیچیده­ی ایرانیان از «بینش» آنان نشأت می­گیرد. این «بینش» به شدت تحت تأثیر مقوله­ی «شهود» است. در «شهود» و «امر شهودی» اگر چه عقلانیت و درک حسی سهم دارد اما «دل» واسطه­ی اصلی رسیدن به تشخیص و کنش صحیح است. از جمله خصوصیت درک «شهودی»، سیالیّت و عدم ثبات آن است.

3) سپهر سیاسی از جمله عرصه­هایی است که به دفعات، میزبان کنش «شهودی» ایرانیان بوده است. کنش «شهودی» غالباً قابل پیش­بینی نیست و همواره بعد از تحقق آن، تعجب همگان را نیز برمی­انگیزد. این امر در انتخابات ریاست جمهوری ایران چند بار(2خرداد 1376و 3 تیر1384) رخ داده­ است. نکته­ی حائز اهمیت در اینجا آن است که متأثر درک شهودی عموم مردم ایران به یک نتیجه­ی «مشترک» می­رسند. در واقع با وجود آنکه «شهود» امری فردی و شخصی است و هر فرد درک شهودِ خاص خود را دارد ولی در ایران «شهود» تبدیل به یک مقوله­ی مشترک و جمعی شده است.

4) آوردگاه یازدهم ریاست جمهوری نیز از این قاعده مستثنی نیست. مردم بیش از آنکه تحت تأثیر تبلیغات، لفاظی­های مبهم و سخنان پراکنده­ی نامزدها قرار گیرند، به ندای دل خویش توجه دارند. به عبارت دیگر خیلی مهم نیست چه جریان و گفتمانی مورد توجه چه رسانه­هایی است. مهم تمایل «شهودی» مردم است که متوجه چه گفتمان و شخصی خواهد شد.