رویارویی هویت ها در خیابان:نگاهی به اعتراضات و آشوب های اخیر خاورمیانه
تاریخ معاصر ملل اسلامی و به طور خاص کشورهای خاورمیانه، میدان رویارویی هویت ها و گفتمان های هویتی مختلف است. هویت های اسلامی، روشنفکرانه، چپ، ناسیونالیستی، قومی و مذهبی از جمله هویت های موجود در معرکه معاصر در این منطقه از جهان هستند. هویت های فمنیستی، محیط زیستی و دیگر هویت های جدید نیز اکنون برای خود جا باز کرده اند. این هویت ها تحت تاثیر گروه های مرجع هستند. گروه های مرجع هویت ها و گفتمان ها را راهنمایی و جهت دهی می کنند. گروه های مرجع نیز داخلی یا خارجی اند. استعمار در شکل کلاسیک و در نمود جدیدش، استبداد، روشنفکران، علماءو دیگر نیروهای اجتماعی، همه جزو تاثیرگذاران و گروه های مرجع در خاورمیانه هستند.در این میان «مردم» همواره به مثابه نیرویی در کشاکش بین این هویت هابوده اند. هرگاه مردم در قلب جریانی قرار گرفتند آن جریان را بر اریکه قدرت نشانده و هویت های رقیب را به حاشیه رانده اند.
خیابان در تسخیر مردم
انقلاب اسلامی در پایان قرن چهاردهم هجری نقطه عطفی در تاریخ جهان اسلام و غرب آسیا بود که توانست مردم را با جریان های اسلامی پیوند دهد و از این رهگذر جمهوری اسلامی را ایجاد کرد. عوامل مختلفی در تحقق انقلاب اسلامی دخیل بود. تبلور و ظهور آن عوامل مختلف حضور مردم در «خیابان» بود. «خیابان» و تسخیر آن توسط مردم همه مساعی جریان های اجتماعی مختلف به رهبری امام خمینی(ره) را به ثمر نشاند.حضور مردم در خیابان، پایانی بر استبداد خودکامه در ایران و مطلعی برای عمل انقلابی و تظاهر به اقدام اعتراضی در جوامع خاورمیانه ای بود. قبل از انقلاب اسلامی و پس از آن اعتراضات عمومی مردم به این نحو صورت گرفته بود اما در رخداد انقلاب اسلامی بود که خیابان به تسخیر مردم در آمد و مطلع راه و رسم جدیدی در سیاست ورزی در خاورمیانه شد: پیروزی از آن کسی است که خیابان را به دست آورد.این مهم در «بیداری اسلامی» نیز تجدید شد و حضور مردم در خیابان، تاریخ خاورمیانه را ورق زد.در بیداری اسلامی اما حضور مردم در خیابان متکی به عنصری دیگر یعنی «شبکه های اجتماعی» بود. اگر در انقلاب اسلامی رهبران و در راس آن ها امام خمینی(ره) خیابان را مدیریت می کرد در بیداری اسلامی که بهار عربی شده بود، این شبکه های اجتماعی بودند که حکم رهبری خیابان را بر عهده داشتند. خیابان که گوش به زبان شبکه های اجتماعی داشت قادر بود دولتی را ساقط کند اما در تعیین دولت دلخواه توفیقی نداشت. بر همین اساس پس از آنکه خیابان خلوت شد لباس دیکتاتورها نیز عوض شد و شد آنچه شد. اکنون «پیام رسان ها» وضعیت جدید برای جنش های اجتماعی در منطقه رقم زده اند. وضعیتی که مطالبات مردم را به راحتی تعویض یا تعلیق می کند.
عراق و لبنان
در روزهای سپری شده اعتراضات و آشوب های عراق و لبنان در صدر اخبار خاورمیانه قرار گرفت. هم در عراق و هم در لبنان خیابان مردم معترض را به خود دید. اتفاقات عجیبی در خیابان رخ داد که تحلیل و «حکم صادر کردن درباره آن» را سخت و پیچیده می کند. فریاد برای مشکلات معیشتی و کمبود خدمات توسط مردم تا عریان و برهنه شدن برخی از زنان در خیابان، شعار های اسقاط نظام تا به آتش کشیدن پرچم اسرائیل، حتی کشیدن فوتبال دستی به خیابان و برگزاری کنسرت خیابانی به نشانه اعتراض و در آن سوی موتور سواری جوانان حزب الله برای تسخیر خیابان، همه نمود تکثر و تنوع و شاید تشویش عجیب این اعتراضات اخیر است. تا جایی که همه گروه های مرجع را واداشت که نسبت به این رخداد مواجهه و مواضع بینابینی اتخاذ کنند.علماء مواجهه مشخصی نسبت به خیابان ها داشتند. به این معنا که تظاهرات خیابانی را به طور یک طرفه و کامل رد نکردند. سیدحسین نصرالله در لبنان و شیخ عبدالمهدی کربلایی نماینده آیت الله سیستانی و امام جمعه کربلا ضمن حمایت از دولت های مرکزی، دولت را موظف به شنیدن مطالبات مردم و تحقیق آن ها دانستند.
اربعین، تسخیر خیابان
اما در این روزها خیابان های عراق خاصه خیابان نجف-کربلا درگیر یک آشوب و عصیانی و شورش دیگر نیز بود. یک عصیان ۲۴ میلیون نفره متشکل از ملل مختلف. در این تسخیری عجیب، پر آشوب و جهانی. اربعین یکی از نمودهای تسخیر خیابان در خاورمیانه است که توانسته از کشورهای مختلف جهان یارگیری کند و در نقطه ای خاص بین آن ها پیوند ایجاد کند.پیاده روی اربعین اگرچه ریشه در سنت های اسلامی دارد اما احیاء آن در روزگار کنونی بی ارتباط با اهمیت خیابان نیست.فتح خیابان در کنار روایت آن در رسانه ها(شبکه های اجتماعی، پیام رسان ها) همچنین روایت های مکتوب از این خیابان، پویایی این شورش را مضاعف کرده است. مردم رکن اصلی این تسخیر هستند و قدرت های خارجی(استکباری و ارتجاعی) به شدت نسبت به آن موضع خصمانه دارند. نکته اما آن است که مردم متعرض در اعتراضات اخیر و راهیان اربعین بی ارتباط و بی نسبت با هم نیستند. درست است که اربعین تکلیف خیابان را مشخص کرده اما معیشت مردم عرصه ای است که اگر مورد عفلت قدرت قرار گیرد دودمان به باد می دهد.
نتیجه
باید نسبت به هدایت رسانه ها آگاه بود. رسانه های مجازی صرفا یک پل ارتباطی بین خیابان چی ها نیستند. قدرت های استعماری سهم مهمی در هدایت رسانه ها دارند و بی شک منافع صاحبان آن ها ایجاب می کند که خیابان در تسخیر رقاصه ها باشد. هویت های مختلف از یک سوی با قدرت و از سوی دیگر با خود در رقابت اند. اگرچه گاهی جهت مقابله با قدرت با یکدیگر همسو و همدل می شوند اما تجریه خاورمیانه نشان داده اتکای هویت های مقاومت به عناصر خارجی و شبه استعماری نتیجه ای جز شکست ندارد. چیزی که در شمال سوریه در حال تجربه شدن است.