مسئله: داعش، اسرائیل و غزه
۱) یکی از جریانهای مهم فکری-سیاسی جهان اسلام در دوران معاصر، جریان «سلفی گری» است. این جریان تنها راه مجد اسلام و مسلمین را رجوع به فرهنگ سلف(گذشته) بدون تأویل و تفسیر احکام اسلام می داند. اقدام عملی در قالب جهاد و جنگ در تفکر سلفی، جایگاه ویژه ای دارد. آنان نه تنها خود را مکلّف به پاکسازی قلمرو اسلام از فرق گوناگون می دانند بلکه مبارزه با کفار خارج از قلمرو اسلام را به عنوان جنبه ی دیگر کیش خود مورد توجه دارند. به بیان دیگر در تفکر «سلفی گری» هم قلمرو اسلام و هم سرزمین های خارج از آن یا اصطلاحاً دارالکفر نیز مورد توجه است.
۲) در شرایط کنونی گروه «داعش» مهمترین گروه جریان «سلفی گری» است. این گروه در سال ۲۰۱۰ به رهبری ابوبکر البغدادی از سایر جریان های سلفی اعلام استقلال کرد.[۱] بغدادی دانش آموخته ی دکترای علوم اسلامی از دانشکده ی حقوقِ دانشگاه اسلامی بغداد است.[۲] وی معتقد به ضرورت برپایی دولت اسلامی و تعیین امیر برای آن است. داعشی ها دنبال آزادسازی بغداد از تشیع هستند. البته رویکرد عقیدتی و سیاسی داعش، آنان را در مقابل سنی ها نیز قرار داده است. غارت برای داعشی ها مباح است. همچنین در قاموس این جریان، یک درصد غنائم به دست آمده متعلق به دولت و بقیه اش متعلق به فرد داعشی است. بنابراین در این جریان فکری-سیاسی فرد عضو، به غارت تشویق می شود. منابع مالی داعش از غارت و فروش نفت و بخشی هم از کمکهای دولتها تأمین می شود. عربستان و آمریکا در صدر حامیان مالی این جریان قرار دارند.[۳]
۳) داعش یک جریان چند ملیتی است. این جریان بالغ بر ۷۰۰۰ مبارز جهادی از تمام دنیا دارد.[۴] بخش عظیمی از نیروهای داعش اهل چچن و آسیایه میانه هستند. اساساً نیروهای سلفی چچنی به عنوان شاخه ی قفقازی وهابیت شناخته می شود.[۵] حدود ۱۶۰۰ تا ۲۵۰۰ نفر از اتباع چچن، داغستان و بخش های دیگر قفقاز شمالی، از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹م. به اردوگاههای طالبان در پاکستان اعزام شدند.[۶] آنان هم اکنون مهمترین نیروهای پیشتاز داعش هستند. حتی۴۰۰ نفر از افرادی که در سپاه داعش به موصل حمله کردند انگلیسی بودند.[۷] این روزها همکاری بعثی های عراق با داعش نیز عیان شده است.
۴) باید در نظر داشت اگر جریان داعش یک جریان سلفی است، پس چرا یکی از مهمترین و اساسی ترین اهداف جریان سلفی گرا در منطقه که مبارزه با رژیم صهیونیستی می باشد از طرف اعضای این جنبش مغفول مانده است. چرا آنان به جای حمله به دشمن اول اعراب و مسلمین، به قتل و غارت شهروندان مسلمان و شیعیان می پردازد؟ در این بین نقش وهابیون و دولت عربستان به عنوان پشتوانه ی تئوریک و مالی سلفیان چیست؟
۵) این طور به نظر می رسد که ظهور داعش و جنگ های فرقه ای در غرب آسیا برای مشغولیت گروه های جهادی به هم دیگر و فراموش شدن مسئله فلسطین و اسرائیل است. بی علت نیست که از زمانی که جنگ فرقه ها و جولان داعش شروع شده، حملات رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم غزه بیشتر شده است. در شرایط کنونی جبهه ی استکبار با راه اندازی جنگ فرقه ای در سوریه و عراق، بخش عظیمی از توان مسلمانان در مقابله با دشمن صهیونیست را کنار زده است. خاصه شیعیان را که سهم مهمی در محور مقاومت دارند، الآن در برابر جریان داعش صف آرایی کرده اند.
۵) ظهور گروه های سلبی گرایِ به ظاهر شیعی در منطقه، در پذیرش گروه های افراطی نزد مردم برخی از مناطق تأثیرگذار بوده است. به این معنا که در دوران اخیر و با رشد جریان تفرقه افکن میان مسلمانان و تأکید آنان بر وجوه تفاوت و تضاد میان مسلمین، به رشد گروهها سلفی کمک کرده است. خاصه در عراق جریان های افراطی شیعی(محمود الصرخی و جریان منسوب به آیت الله شیرازی) با حملات تئوریک، مذهبی و سیاسی به اهل سنت و حمله به معتقات ایشان، در دامن زدن به رشد تکفیری ها تأثیرگذار بوده اند.
۶) با توجه به مطالب فوق، می توان چنین نتیجه گرفت که ظهور نوسلفیان افراط گرا در قالب جریان داعش، از یک سو دسیسه ای اسرائیلی-غربی برای به انحراف کشاندن گروه های جهادی مسلمان و به تبع آن سرکوب فلسطینیان است. همچنین در این وضعیت بخش مهمی از توان نظامی شیعیان برای مقابله و مقاوت در برابر داعش و جریان های سلفی هزینه می شود و محور مقاوت در لبنان و سوریه و البته فلسطین دچار ضعف خواهد شد. در این میان عربستان به عنوان تأمین کننده ی اقتصادی این فتنه نقش اساسی خود را ایفا می کند. باید در نظر داشت که جریان های سلفی و افراط گرای منطقه دشمن اصلی ما نیستند، دشمن اصلی اسلام در منطقه رژیمی است که از وضعیت ایجاد شده بهترین بهره را می برد و با مشغول کردن مسلمانان و فرقه های مختلف اسلامی به هم، غزه را آماج شدیدترین حملات خود قرار داده است و از هیچ جنایتی شرم ندارد.
منابع
[۱] سحیب انجارینی، «کالبد شکافی یک پدیده»، ترجمه نرگس منتظریپور، مجله پنجره، شماره۱۸۲، دیماه۱۳۹۲، ص۶۸
[۲] داوود فیرحی، «داعش:ارهاب و آتش پارههای زمین»، مجله اندیشه پویا، شماره ۱۷، تیرماه ۱۳۹۲، ص۱۷؛ سعید آقاخانی، «جنگ فرقه ای»، مجله مهرنلمه ، شماره۳۶، تیرماه ۱۳۹۳، ص۸۷٫
[۳] داوود فیرحی، «داعش:ارهاب و آتش پاره های زمین»
[۴] The Economist ، نقل از مجله آسمان، «جهاد تکفیری ها»، شماره ۷۳، دی ماه ۹۲، ص۳۲٫
[۵] علی رمضانی بونش، «قفقاز و فعالیت گروه های سلفی»، مجله فرهنگ اسلامی، شماره سوم، سال اول، مهرماه ۱۳۹۲، ص ۱۹۷٫ حشمت السادات معینی فر و مهری خیری، « نقش و تأثیر وهابیت در بحران چچن »،فصلنامه مطالعات اوراسیای مرکزی، مرکز مطالعات عالی بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی، سال سوم، ۱۳۸۹، شماره ۷،صص ۱۵۷-۱۵۶٫
[۶] ژولی ویلهلمسن،« اسلامگرایی جنبش جدایی طلب چچن»، ترجمه سعید نقی زاده، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، سال۱۴، دوره چهارم، ۱۳۸۴، شماره ۴۹، صص۱۵۵-۱۵۳
[۷] داوود فیرحی، «داعش:ارهاب و آتش پاره های زمین»