مأموریت در بیت المقدس
نگاهی به فعالیت و دغدغه های سید ضیاءالدین طباطبایی درباره فلسطین و اتحاد مسلمانان
توجه به مسئله فلسطین و اتحاد مسلمانان در دوران معاصر از جمله عرصه های مورد اتفاق همه نیروهای اجتماعی و سیاسی در ایران بوده است. اگرچه در این زمینه بیشتر اقدامات جریان های اسلامی مورد توجه قرار گرفته اما با بررسی دقیقتر مشخص خواهد شد که این مهم از سوی دیگر جریان ها اعم از جریان های«چپ»، «ملی گرا» و دیگر «نخبگان سیاسی» نیز مورد اقبال بوده است. در این مقاله تلاش های سیدضیاءالدین طباطبایی در این زمینه را مورد بررسی قرار می دهیم. طباطبایی، «روزنامه نگار مشکوک و ماجراجو»، همراه رضاخان در کوتای اسفند 1299، نماینده مجلس و یکی از رجال مرموز تاریخ معاصر ایران معروف به انگلوفیلاست. اقامت وی بین سال های 1310 تا 1322 در فلسطین جزو دوره ای از زندگی اوست که تحلیل های متناقضی را له یا علیه وی ایجاد کرده است. در این مقاله ضمن توجه به این دوره، به دیدگاه ها و عملکرد وی در زمینه بحران فلسطین و اتحاد کشورهای اسلامی نگاه می کنیم.
دوره جدید زندگی سیدضیاء الدین طباطبایی
سیدضیاء الدین فردای روزی که از منصب رئیس الوزرایی در چهارم خرداد 1300 عزل شد به اروپا رفت. 10 سالی را در آنجا بود تا آنکه به دعوت امین الحسینی مفتی اعظم قدس به کنفرانس اسلامی در این شهر دعوت شد. این دعوت مطلع سکونت طباطبایی تا سال 1322 در فلسطین بود. در این سال های وی چندین بار فلسطین را ترک و در اروپا مستقر شد و دوباره به فلسطین بازگشت.بعد از آن سیدضیاء راهی ایران شد تا در مجلس شورای ملی دوران جدید حیات سیاسی خود را آغاز کند. روایتی از چرایی و چگونگی حضور وی در فلسطین وجود دارد که سیدضیاء را عاملی از طرف انگلیس برای نفوذ در این کنفرانس و در ادامه زندگی در قدس معرفی می کند. همچنین در این روایت سیدضیاءالدین طباطبایی نقش مهمی در خرید زمین های مسلمانان فلسطین و فروش آن ها به صهیونیست ها ایفا می کند؛ روایتی کلیشه ای، تکراری و تا حدودی غیر مستند از حضور سیدضیاء طباطبایی در فلسطین که توسط نشریات و نیروهای حزب توده و برخی از چپ های ایران در دهه 1320 ایجاد شد. این روایت در همان سال های و همچنین در سال های بعد از سوی دیگر جریان ها حتی جریان های ملی گرا نیز مورد استفاده قرار گرفت. در این مقاله نگارنده دیدگاه مورد اشاره را رد یا قبول نمی کند بلکه از زاویه دیگری به حضور سیدضیاء در فلسطین می پردازد.
کنفرانس اسلامی در قدس و دعوت از طباطبایی
کنفرانس اسلامی قدس را امین الحسینی مفتی بیت المقدس در حمایت از فلسطین و برای اتحاد جهان اسلام علیه صهیونیسم ایجاد کرد.طباطبایی در سال هایی که در کنفرانس عضویت داشت نماینده دولت ایران نبود.امین الحسین از سیدضیاء الدین به عنوان یکی از رجال سیاسی منطقه دعوت کرد تا در کنفرانس مورد نظر شرکت کند.سیدضیاء الدین در فلسطین عضو کمیته اجرایی کنفرانس اسلامی ورئیس دبیرخانه این کنفرانس شد. کنفرانس در نظر داشت در مقابل قدرت گیری نیروهای صهیونیستی و یهودیان مهاجر در فلسطین، حمایت مسلمانان و کشورهای اسلامی را از مردم مسلمان فلسطین به رخ بکشد و از این طریق جهان را نسبت به بحران ایجاد شده در فلسطین آگاه کند. در این میان نقش سیدضیاء به عنوان دبیر کنگره بسیار حائز اهمیت و مورد توجه است.
فعالیت های طباطبایی در فلسطین
کنفرانس سراسری اسلامی از هفتم تا هفدهم دسامبر 1931 (15 تا 25 آذر 1310) در قدس برگزار شد و اندیشمندان، سران و رجال کشورهای اسلامی در آن شرکت کردند. در این کنفرانس بحث های زیادی بر سر شیوه های همکاری اسلامی، نشر فرهنگ اسلامی، دفاع از بقاع متبرکه اسلامی، تاسیس دانشگاه اسلامی در بیت المقدس و نظردهی درباره خط آهن حجاز و چاره برای مهاجرت های یهودیان به فلسطین و مقابله با تهاجمات صهیونیست ها به مسلمانان، انجام گرفت. سخنران سوم افتتاحیه کنفرانس سیدضیاء بود که به ایراد سخن درباره ضرورت اتحاد اسلامی در کنار حفظ قومیت هر ملتی نیز تاکید داشت. در این کنگره امین الحسینی به عنوان رئیس و سیدضیاء طباطبایی به عنوان نائب رئیس و رئیس دبیرخانه کنگره منصوب شدند.طباطبایی به عنوان یک سازمان دهنده قابل، به شدت از سوی عده زیادی از نمایندگان تشویق به گردانندگی اداره دائم کنگره شد. وی نیز قبول کرد و سنگینی اداره دائم کنگره به دوش او افتاد.طباطبایی یکی از درخشان ترین و باهوش ترین و پرنشاط ترین شخصیت های کنفرانس بود.
سیدضیاء که قصد ماندن در فلسطین را داشت در راستای اهداف کنفرانس یک دانشگاه اسلامی در قدس راه اندازی کرد. همچنین با تاسیس کمیته های محلی در فلسطین و شعبه های آن در کشورهای اسلامی و دیگر قاره ها و کشورهایی که عرب مهاجر داشتند سعی در انسجام بیشتر ملل مسلمان داشت.در ادامه سیدضیاء که با اصرار امین الحسینی در فلسطین ماند در بیت حانون غزه قطعه زمین بایری خرید و به آباد کردن آن پرداخت. باغات این زمین در قحطی جنگ جهانی دوم غذا و آذوقه کنسول ایران در فلسطین را تامین می کرد. زمینی که بعدا توسط «جمیل زند» و صهیونیست ها به یغما رفت. حسین علا در گزارشی که در اسفند 1310 درباره ملاقاتش با سیدضیاءالدین در ژنو برای وزارت خارجه ایران ارسال کرد اظهار می دارد: سیدضیاء درباره کنگره اسلامی به او گفته بود که در این کنگره به هیچ وجه درباره خلافت صحبت نشد و قصد عمده از تشکیل این کنگره تظاهری بود در مقابل عملیات ملت یهود در بیت المقدس که خود را ذیحق در آن سرزمین می دانند.همچنین عالم بزرگ شیعه در دوره معاصر علامه محمدحسین کاشف الغطاء که در کنفرانس اسلامی نقش جدی داشت اظهار می دارد. تلاش های سیدضیاء در جهت اهداف کنفرانس چنان بود که توجه او را برانگیخت و همنشینی این دو را افزایش دادتا جایی که کاشف الغطاء، او را رفیق خطاب می کند.همچنین کاشف الغطاء در توصیف خود از وی تاکید دارد که: «سیدضیاءالدین طباطبایی نابغه توانمند، به نایب رئیسی کنفرانس انتخاب شد. سیدضیاء در آن کنفرانس و میان آن همه آدم ها برجسته، مانند ستاره صبح می درخشید. گمانم قادر بود هفت زبان سخنرانی کند، ولی غالبا به انگلیسی یا ترکی سخن می گفت. شگفت آور آنکه زبان عربی را خوب نمی دانست، شاید بعد از آن یاد گرفته باشد، زیرا در هوشمندی، زیرکی، گستردگی معلومات و معارف آیتی بود.»
وحدت در رویکرد طباطبایی پس از ترک فلسطین
سیدضیاء در سال 1322 به ایران بازگشت وتا هنگام مرگ دغدغه ها و فعالیت های خود در حوزه اتحاد اسلامی را حفظ کرد. مسئله فلسطین تنها نمود دیدگاه وحدتی و تقریبی سیدضیاء نیست. وی در این دوره با جریان های نیز دیدارهای گسترده داشت. در تابستان 1332 وی جلسات متعددی را با فدائیان اسلام برگزار کرد. سیدضیاء الدین در اوایل بهمن 1335 در ملاقاتی با وزیر مختار اردن در خانه خود در سعادت آباد تهران درباره مسلمین ازبکستان و تاجیکستان شوروی سخن گفت.طباطبایی همچنین در ادیبهشت 1336 بنا به دعوت ملک سعود پادشاه کشور عربستان سعودی به ریاض مسافرت کرده و مدت دو هفته مهمان آن دولت بود.در دی ماه همین سال نیز از طرف دربار شاهنشاهی ماموریت داشت مذاکرات خصوصی ای را با پادشاه عربستان انجام دهد. در این دوره سفرهای سیدضیاء به عربستان برای وظایفی بود که حکومت به او محول کرده بود. بر همین اساس در تیرگی روابط قدرت با عربستان، روابط سیدضیاء با آن کشور نیز کم رنگ شد. با وجود این ارتباط وی با عربستان صرفا در چارچوب اهداف پهلوی و در جهت مقاصد سیاسی از این نوع نبود. وی در خرداد 1338 برای بحث راجع به کنگره اسلامی به عربستان مسافرت کرد. به عبارت دیگر تلاش در راستای اتحاد کشورهای اسلامی در دستور کار سیدضیاء قرار گرفت.
طباطبایی در تایید تلاش های شیخ مرتضی رهنما در جهت کمک به مسلمانان الجزایر در دیداری که بین آن ها رخ داد تاکید کرد که باید روز 27 ماه رمضان را روز الجزایر اعلام کنیم و در این روز در کلیه مجامع و محافل و مساجد برای توفیق مردم الجزایر دعا کنیم و به وسیله مطبوعات هم به دنیا اعلام گردد تا همه متوجه ایران بشوند. با این وضع فرصت گرانبهایی از دست رفته است. در ادامه همین دیدار وقتی که با سخنی از طرفی یکی دیگر از شرکت کنندگان در جلسه مواجه شد که دولت فرانسه از موضع ما رنجیده خاطر خواهد شد. پاسخ داد:به درک که دولت فرانسه از ما برنجد زیرا ما مسلمانیم و بایستی به آن ها کمک کنیم و مدتی در این باره صحبت کرد.سید ضیاءهمچنین وطن پرستی فلسطینیان را می ستود و با مقایسه علقه آن ها به وطنشان در نسبت با مصریان اظهار داشت: انگلیسی ها با هشت هزار نفر مصر را کنترل کرده اند در حالی که با 50 هزار نفر موفق به اداره و کنترل فلسطین نشدند.وی در هر فرصتی جویای وضعیت فلسطین بود.با وجود این سیدضیاء هرگز وجود دولت اسرائیل را انکار نمی کرد و در بحبوحه طرفداری های دائمی که از فلسطینیان و مسئله فلسطین در ایران می شد او موضع مشخصی راجع به اسرائیل داشت.
دلالی سیدضیاء در فلسطین برای صهیونیست ها هنوز یک ادعا است و برای چنین ادعای سند و روایت قابل اعتنایی به دست نیامده است. در مقابل گزارش های متعددی در تلاش وی برای انسجام و اتحاد کشورهای اسلامی در حمایت از فلسطینیان، وجود دارد. در کنار این موضوع، طباطبایی رویکرد خصمانه ای نیز نسبت اسرائیل نداشت. به عبارت دیگر وی به احتمال زیاد قائل به سیاست تشکیل دو دولت در فلسطین بود. از سوی دیگر سیدضیاالدین طباطبایی منافع ایران را در گرو همدلی با کشورهای منطقه می دید و از رهگذر وحدت و تقریب کشورهای اسلامی منافع ایران را می جست.
این مطلب در روزنامه رسالت منتشر شده است.