«همگرایی» تا «واگرایی» یهودیان ایران نسبت به صهیونیسم

 صهیونیسم و هویت‌بخشی به یهودیان
جریان‌های صهیونیست در نیمه نخست قرن بیستم توانستند خود را نماینده یهودیان معرفی کرده و مهمترین نقش را در سازمان‌دهی گروه‌های یهودی در اروپا، آمریکا و آسیا ایفا کنند. با منسجم کردن یهودیان زمینه‌های مهاجرت آنان به فلسطین ایجاد شد. در این میان تلاش‌های برخی از جریان‌های سنتی یهودی برای آگاهی بخشی نسبت به اهداف صهیونیسم و افشاگری درباره مقاصد و نیات آن‌ها به نتیجه‌ای نرسید. این رقابت یهودیان سنتی و صهیونیست‌ها تا روزگار کنونی نیز ادامه دارد. صهیونیست‌ها به خصوص بعد از تشکیل اسرائیل هواداران خود در میان یهودیان را افزایش دادند. ‌آن‌ها تشکیل اسرائیل را فرصت مناسبی برای جبران سختی‌های قوم یهود در طول تاریخ معرفی کردند. بنابراین صهیونیسم با شعار هویت‌بخشی به یهودیان توانست غالب یهودیان جهان را با دغدغه‌های خود همراه کند و با تأکید بر مسئله هویت‌بخشی یهودیان، گروه‌ها و جریان‌های رقیب را به حاشیه ببرد. بنابراین صهیونیسم با وجود مخالفت‌های جریان‌های سنتی یهودی، انسجام‌بخش یهودیان بود و توانست هویت آن‌ها را در جهان معاصر احیاء کند. 
 مهاجرت به فلسطین و قدرت‌یابی صهیونیسم
فعالیت‌های آژانش یهود و دیگر تشکیلات صهیونیستی در ایران، با روی کار آمدن حکومت پهلوی در ایران همزمان شد. در گام نخست مهاجرت یهودیان در دستور کار قرار گرفت. به شیوه‌های مرموزی یهودیان ایران و عراق جهت مهاجرت به فلسطین اقناع بلکه مرعوب شدند. در چنین شرایطی آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم نسبت به چنین وضعیتی موضع گرفت و از رضاشاه خواست که مانع از این کار شده و از مسلمانان فلسطین حمایت کند. روند مهاجرت یهودیان به فلسطین حتی پس از تشکیل اسرائیل نیز ادامه داشت. در ادامه جنگ‌های اعراب و اسرائیل نتیجه‌ای جز افزایش قدرت صهیونیسم نداشت. این امر، تداوم و تکرار یک تراژدی را به همراه داشت؛ حمله و تجاوز به حریم مسلمانان فلسطین و آوارگی ایشان. مبارزان فلسطینی نیز مقاومت را در رأس راهبرد خود برای مقابله با رژیم صهیونیستی قرار دادند. البته در این میان جریان‌هایی که به سمت سازش تمایل داشتند همواره وجود داشتند. در این معرکه ستیز و سازش صهیونیست‌ها به تحقق اهداف خود می‌اندیشیدند. 
 رژیم پهلوی، اسرائیل و یهودیان ایران
دو دهه واپسین حکومت پهلوی وضعیت ویژه‌ای را میان یهودیان ایران و اسرائیل ایجاد کرد. روابط ایران و اسرائیل در دوران پهلوی، پر از پنهانکاری‌های سیاسی و ظاهرسازی‌های فریبنده بود. این روابط سطح سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی داشت. ارتباط آشکار با اسرائیل، موضع‌گیری شخصیت‌های سیاسی دینی و سیاسی و توده مردم را به دنبال داشت. بنابراین، این ارتباط همواره در لایه‌ای از ابهام و کتمان قرار داشت. نفوذ اسرائیل در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور و رابطه عمیق دولتمردان و رجال ایرانی با اسرائیل، «پهلوی» و «اسرائیل» را به دو همراه و همدل در جبهه سیاسی منطقه بدل کرد. یهودیان ایران نیز در این معرکه تأثیرگذار بودند. مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین همچنان صورت می‌گرفت. از سال 1347 با کمک چند نفر از کلیمیان ایران تشکیلاتی برای کمک های مالی به اسرائیل به نام «مگبیت»mag bit  در تهران به وجود آمد و برای جمع آوری کمک‌های مالی به افراد سرشناس مراجعه کردند. برای اجرای این هدف حتی در کنیسه‌های تهران و شهرستان‌ها به طور آشکار اقدام به جمع آوری وجوه کردند. حمایت‌های معنوی یهودیان ایران از اسرائیل نیز تبلیغ می‌شد. 
 محور مقاومت
 از سوی دیگر نیروهای مقاومت در ایران(روحانیت و جریان‌های مخالف رژیم پهلوی) در کنار مبارزه با رژیم پهلوی، رویکردهای خصمانه‌ای نیز علیه اسرائیل داشتند. در همین راستا آن‌ها توانستند تعامل سازنده‌ای با مبارزین فلسطینی برقرار کنند و در عمل منطقه به دو جبهه اسرائیل-پهلوی و نیروهای مقاومت علیه آن‌ها بدل شده بود. جبهه پهلوی-اسرائیل تحت تأثیر آمریکا بود و به نوعی نیروی آن محسوب می‌شد و جبهه مقاومت با تنوع جریان‌های اسلامی و مارکسیستی و سوسیالیستی، به مرور به سمت انسجام و تأثیرگذاری عمومی و اجتماعی پیش می‌رفت. 
 وضعیت یهودیان ایران در بحران ملی و منطقه‌ای
یهودیان ایران که رابطه عمیقی با اسرائیل داشتند، به دلیل همدلی با اسرائیل همواره از سوی ایرانیان مسلمان در مظان اتهام بودند. این در حالی بود که در میان یهودیان ایران نیز در همدلی و همسویی با اسرائیل اشتراک عقیده وجود نداشت. گروهی از میان یهودیان ایران که بعدها شکل منسجم تری به خود گرفتند به نام «جامعه روشنفکران یهودی ایران» در رد اتهامات و ابهامات درباره ارتباط جامعه کلیمیان ایران با سفارت اسرائیل در تهران تلاش کرد و بعداً با انتشار نشریه «تموز» مشی خود مبنی بر تفاوت و تضاد مشی یهودیان ایران و اسرائیل را نشان دادند. این جریان در روزهای بعد از انقلاب اسلامی این وجه از هویت خود را برجسته کردند و نشریه تموز در نخستین شماره خود در سوم تیرماه 1358 حمله شدیدی به اسرائیل و روزنامه کیهان  داشت؛ چراکه آن‌ها سعی در جلوه دادن همراهی یهودیان ایران با اسرائیل داشتند.
 امام خمینی(ره)؛ تفکیک میان یهودیان و صهیونیست‌ها 
در کنار این ستیز و منازعه فرهنگی و سیاسی، امام خمینی(ره) با تأکید بر تفاوت یهودیان ایران و صهیونیست‌ها بر این مسئله تاکید داشت که راه و رسم و سرنوشت یهودیان ایران با صهیونیسم یکی نیست و اساساً این دو مقوله متفاوت است. ایشان ضمن حمله شدید نسبت به اسرائیل، یهودیان و دیگر اهل کتاب در ایران را در پناه اسلام دانستند. چنین رویکردی توسط امام خمینی(ره) و علمای شیعه سابقه داشت. امام خمینی(ره) حتی یهودیان ایرانی مهاجر در اسرائیل را تحت ستم دانست و ابراز امیدواری کرد که هرچه روزتر آن‌ها به وطن برگردند.
  تضاد میان سیاست و دیاسپورای فرهنگی
انجمن‌های یهودی ایران به شیوه‌های مختلفی تفاوت بلکه تضاد ایده و عقیده خود و صهیونیسم را نشان دادند. با وجود این یهودیان ایران به دلیل علقه‌های خانوادگی با بستگان خود در فلسطین و همچنین بنا به رویکردهای دیاسپورایی همواره فلسطین را سرزمین موعود می‌دانند. به عبارت دیگر اگرچه یهودیان ایران خاصه جریان روشنفکر آن سعی در بیان تفاوت و تضاد یهود و صهیونیسم دارند و در ایران این امر را هارون یشایایی گسترش داد همچنین علمای شیعه بر این امر صحه گذاشتند اما به واقع کلیمیان و اساساً غالب یهودیان از هویت‌یابی‌ای که اسرائیل برای یهودیان ایجاد کرد خرسند اند. مشکل یهودیان روشنفکر و یهودیان ایران نه با اساس تشکیل اسرائیل که با جنایات آن در فلسطین است. آن‌ها ضمن همدلی با تشکیل اسرائیل نسبت به جنایات آن رژیم مسئله دارند. در واقع آنچه برای یهودیان ایران مسئله بود نه اسرائیل به مثابه یک رژیم بلکه سیاست‌های خصمانه و ضدنژادی آن علیه مسلمانان است. 
 نتیجه
یهودیان ایران اگرچه  با مهاجرت  به فلسطین و در ادامه مراودات مالی، سیاسی و فرهنگی با صهیونیست‌ها و دربار پهلوی در تشکیل اسرائیل و گسترش نفوذ آن نقش داشتند اما در ادامه و با تخاصم شدیدی که اسرائیل در فلسطین و در منطقه ایجاد کرد این ارتباط دچار خدشه شد. با وجود این یهودیان ایران مانند سایر یهودیان جهان در کنار تقابل با سیاست‌های خصمانه اسرائیل علیه مسلمانان نگاه همدلانه‌ای نسبت به اسرائیل به عنوان دولتی یهودی داشته اند. آن‌ها اسرائیل و صهیونیسم را اگرچه نقد و طرد می‌کنند اما از آن روی که برای ایشان هویت‌بخش بوده نفی نمی‌کنند. در چنین وضعیتی علمای شیعه به خصوص امام خمینی(ره) با تاکید بر تفاوت میان یهود و صهیونیسم بر رابطه مسالمت‌آمیز مسلمانان و یهودیان تاکید داشتند و از این طریق سعی در ایجاد شکاف و به رسمیت شناختن تفاوت یهودیان و صهیونیست‌ها داشتند. 

اين يادداشت در روزنامه رسالت منتشر شده است.