بخش اول                                        

تحلیلی بر استماع لجام گسیخته موسیقی در جامعه ما

 

شاید مقدمه:

بیش از 7،8 سال است که این تصاویر را مدام می بینم. پسر و دختر یا پسرک و دخترکی که در خیابان راه می روند ودر گوش خود هدفٌنی دارند که نشان از آن دارد که موسیقی گوش می دهند. البته عده ای از آن ها هم هدفن ندارند، بلکه صدای موبایل خود را بلند کرده اند تا استفاده بهتری ببرند از آنچه موسیقی می نامندش.

در خوابگاه دانشجویی خودمان می بینیم دانشجویانی را که به هنگام رفتن به حمام، مبایل شان را با خود می بردند. بلکه از استماع آن در حمام  استفاده کنند. جالب اینکه به هنگام دوش گرفتن نیز این عمل انجام می گرفت.

حتی دیدم عده ای را که به هنگام رفتن به توالت و درآن محل موسیقی گوش می دادند.و حتی کسانی را به هنگام خوابیدن، به هنگام دویدن، به هنگام مطالعه کردن، به هنگام خوردن و حتی نوشیدن آب.

جالب اینکه حتی کارگران ساختمانی که در کنار خانه ما مشغول کار بودند، با موسیقی به کار خود مشغول بودند.

فکرکنم این نمونه ها ،مثال های نسبتا رسایی برای توصیف این مقوله باشد که در شرایط فعلی موسیقی بخش لاینفک زندگی ما شده است.

اما چرا ؟ واقعا چرا چنین شده است؟ یک جامعه شناس مشهور جوابی نسبتا رسا به این سوال داده است.

 «جنون جمعی الگوی نامتعارف رفتاری است که شمار کوچکی از مردم، در یک دوره زمانی کوتاه،از خود بروز می دهند؛ به عبارتی ،شیدایی جمعی،هوس جمعی پردوامی است که با عواطف عمیقی آمیخته است. بخش اعظم مردم جنون جمعی را رفتاری غیر معمول می دانند.

میل شدید به حل کردن جدول، گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلم های یک جشنواره،از جمله نمونه های شیدایی به شمار می رود.»[1]

 ادامه دارد.

 



[1]ص334 بروس کوئن/مبانی جامعه شناسی/ترجمه و اقتباس دکتر غلامعباس توسلی-رضا فاضل/انتشارات سمت/تهران1372ص۳۳۴